روسیهلغتنامه دهخداروسیه . [ سی ی َ ] (اِخ ) نامی است که بر امپراتوری وسیع تزارهااطلاق می شود و آن در اروپا و آسیا از سواحل دریای بالتیک تا سواحل اقیانوس کبیر ممتد بوده است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به روسیه ٔ شوروی شود.
روسیهلغتنامه دهخداروسیه . [ ی َه ْ ] (ص مرکب ) مخفف روسیاه . کسی که بخاطر کارناروا که مرتکب شده شرمنده است : گر به پیری دانش بدگوهران افزون شدی روسیه تر نیستی هر روز ابلیس لعین . منوچهری .ای ز خجالت همه شبهای توروسیه از روز طربه
روسیهیلغتنامه دهخداروسیهی . [ ی َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی روسیاه . رجوع به روسیاه و روسیاهی شود.