روک شهرلغتنامه دهخداروک شهر. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار. سکنه آن 200 تن . آب آن از رودخانه . محصول عمده ٔ آنجا غلات و برنج و خرما و لبنیات . ساکنان از طایفه ٔ بلایی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).<b
دروکلغتنامه دهخدادروک . [ دَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سنگان بخش میرجاوه شهرستان زاهدان . واقع در 45هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و کنار راه فرعی میرجاوه به خاش . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
دروکلغتنامه دهخدادروک . [ دُ ] (اِ) هیزم باریک . (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ). تراشه ٔ چوب و تخته . (ناظم الاطباء).
دروکلغتنامه دهخدادروک . [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار. واقع در 36هزارگزی باختر ششتمد و 4 هزارگزی جنوب کال شور، با 298 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو ا
دوروکلغتنامه دهخدادوروک . [ دُ ](اِخ ) دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان . در 14هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . دارای 240 تن سکنه . آب آن از چشمه سار است . صنایع دستی زنان بافتن پارچه ٔ ابریشمی و چادرشب . (از فرهنگ جغرافیایی ا