altogether
عموما , کليا , معدل
رویهمرفته
رویهمرفته، مجموع
رویهمرفته، کلاً، مجموعاً، یککاسه
ازهرنظر، بهطورکلی، جمعاً، رویهمرفته، کلاً
کاملا , کلا , سراسر , سربسر , جمعا , بطور سرجمع , رويهمرفته