رویهکوبtamperواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی مجهز به یک موتور ارتعاشدهنده و دو بازویی و یک شمشۀ چوبی به ابعاد دویست در هفتادوپنج میلیمتر و طولی برابر با سطح مقطع راه که از آن برای تسطیح و خروج هوا از داخل بتن و ایجاد شیب عرضی مناسب استفاده میشود
راه کوبلغتنامه دهخداراه کوب . (نف مرکب ) کوبنده ٔ راه . که راه را بکوبد. که راه را تسطیح کند. که راه را هموار سازد. || جاده کوب . جاده صاف کن ، و آن برماشینهای خاص با وزن بسیار سنگین اطلاق میشود که در تسطیح و کوبیدن راهها بکار برند. (یادداشت مؤلف ).
گرانرَویسنج چرخکپیالهایcup-and-bob viscometer/ cup and bob viscometer, bob-and-cup viscometerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گرانرویسنج که دارای یک قطعۀ چرخان پیستونمانند و یک کاسۀ پر از مایع است که از آن برای اندازهگیری گرانروی مایعات ریختنی، دوغابها، نَرماسُلها و محلولها استفاده میشود و در آن گشتاور چرخش ملاک اندازهگیری گرانروی است
راه چوبکِشیskidding road, skid roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی که در آن عملیات راهسازی انجام شده است و مسیر چوبکِشی را به انبارگاه متصل میکند
رویهکوبیtamping 1واژههای مصوب فرهنگستانتسطیح سطح روسازی صلب و خارج کردن هوا از داخل بتن و ایجاد شیب عرضی مناسب
رویهکوبیtamping 1واژههای مصوب فرهنگستانتسطیح سطح روسازی صلب و خارج کردن هوا از داخل بتن و ایجاد شیب عرضی مناسب