لغتنامه دهخدا
رو پوشیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) پوشانیدن چهره بوسیله ٔ نقاب و روبند و برقع. نقاب و روبند بر چهره افکندن . روبند بر روی زدن . نقاب زدن بر رخسار. || نهان کردن چهره از شرم و ترس در مقابل جمع. || پوشانیدن روی چیزی تا از برف وباران و باد و آفتاب و گرد و خاک و پشه و نظر مردمان و امثا