25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
reporter
شده بند
reporters
sportswriters
sports writer
گزارشگر
بیشتر بدانید
لوث
احمد
propodite
gamboling
مخاوف
الیس
رپورتر
reporter
معنی
مخبر؛ خبرنگار؛ وقایعنگار.
جستوجوی دقیق
رپورتر
فرهنگ فارسی عمید
مخبر؛ خبرنگار؛ وقایعنگار.