رقوملغتنامه دهخدارقوم . [ رُ ] (ع اِ) ج ِ رَقَم . (ناظم الاطباء) (دهار) : به خدایی که رقوم حسنات کرد توقیع به دیوان اسد. خاقانی .چو برزد همه علمها را رقوم چه با اهل یونان چه با اهل روم . نظامی .- <
رکوملغتنامه دهخدارکوم . [ رَ ] (هزوارش ، ضمیر) به لغت زند ضمیر جمع مخاطب یعنی شما و انتم . (از برهان ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ).