ریاکارانهلغتنامه دهخداریاکارانه . [ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) از روی ریاکاری . ریایی . (یادداشت مؤلف ).
ریاکارانهدیکشنری فارسی به انگلیسیhypocritical, catty, false, counterfeit, disingenuous, insincere, pretentiously, prudish, prudishly, tortuous
ریاکارانه پوشاندنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط نه پوشاندن، پنهان کردن، بهروی خود نیاوردن، کتمان کردن، مخفی نگهداشتن، تقلید کردن بازی درآوردن، بازی کردن وانمود کردن، فریب دادن
ریاکارانهلغتنامه دهخداریاکارانه . [ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) از روی ریاکاری . ریایی . (یادداشت مؤلف ).
ریاکارانهدیکشنری فارسی به انگلیسیhypocritical, catty, false, counterfeit, disingenuous, insincere, pretentiously, prudish, prudishly, tortuous
دام داشتنلغتنامه دهخدادام داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) دامداری . مالک دام بودن . حافظ و نگهبان دام بودن (در هر دو معنی آلت صید و حیوان اهلی ). || وسیله ٔ صید قرار دادن دام و تله : زانکه دین را دام دارد بیشتر پرهیز کن زانکه سوی او چو آمد صید را زنهار نیست .<p class
دام رودلغتنامه دهخدادام رود. (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار، واقع در 42هزارگزی باختر ششتمد و 4هزارگزی جنوب کال شور. جلگه است و گرمسیر و دارای 270 تن سکنه . آب آن از قنات
ریاکارانهلغتنامه دهخداریاکارانه . [ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) از روی ریاکاری . ریایی . (یادداشت مؤلف ).
ریاکارانهدیکشنری فارسی به انگلیسیhypocritical, catty, false, counterfeit, disingenuous, insincere, pretentiously, prudish, prudishly, tortuous