ریزفینلغتنامه دهخداریزفین . (اِ) عناب . (ناظم الاطباء). نام درختی است . (آنندراج ). || قسمی از پارو. (ناظم الاطباء). کلند چوبین . (آنندراج ).
رزفینلغتنامه دهخدارزفین . [ رِ ] (اِ) زرفین و آنچه بدان در را بندند. (ناظم الاطباء). کلیددان چوبی که بدان در را می بندند. (از شعوری ج 2 ص 19). و رجوع به زرفین شود. || کلید. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج <span class="hl" dir="ltr"
رجفانلغتنامه دهخدارجفان . [ رَ ج َ ] (ع مص ) به معنی رَجْف در تمام معانی .(ناظم الاطباء). رجوع به رَجْف در همه ٔ معانی شود.