لغتنامه دهخدا
زاهریة. [هَِ ری ی َ ] (اِخ ) چشمه ای است برأس عین که به تک آن رسیده نشود. (تاج العروس ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یاقوت آرد: در رأس عین که شهری است بزرگ میان حران و نصیبین نهرهای بسیاری است که از اجتماع آنها نهر خابور تشکیل میگردد. از جمله ٔ آن نهر، بر طبق گفته ٔ احمدب