لغتنامه دهخدا
زاولی . [ وُ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شهر زاول ، زابلستانی . || مقامی است در موسیقی و رجوع به آهنگ ،در لغت نامه شود. || یکی از جمله ٔ هفت زبان پارسی که اکنون متروک است . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء): فرهنگ نویسان ، زبانهای ایرانی ، پهلوی ، دری ، پارسی و سغدی را با لهجه هائی که