زاویهدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکل زاویهدار، مثلثی، خمیده، تاشده، خَمشده نوکتیز، بُرنده، تیز صفات زاویه: متمم، حاده، تند، منفرجه، باز، قائمه، راست سهگوش، چهارگوش
شکستگی زاویهدارangulated fractureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شکستگی که در آن بخشهای شکستۀ استخوان با یکدیگر زاویه پیدا کنند