خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاینده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زاینده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) zāyande ۱. دارای توانایی زاییدن.۲. [مجاز] دارای توانایی خلق و ابداع؛ آفریننده.۳. [قدیمی، مجاز] افزونشونده.
-
جستوجو در متن
-
زایا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) zāyā زاینده.
-
مولد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] movalled ۱. تولیدکننده؛ زاینده؛ بهوجودآورنده؛ زایا.۲. (اسم) (برق) ژنراتور.
-
آتش زا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ātašzā ۱. زایندۀ آتش؛ آنچه آتش از آن تولید شود.۲. [مجاز] مؤثر.
-
زای
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ زاییدن و زادن) zāy ۱. = زاییدن۲. زاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سختزای، سختزا، نازای، نازا، گوهرزای، گوهرزا.