جاندرلغتنامه دهخداجاندر. [ رُ ] (اِخ ) از اسامی عطارد در هندی قدیم . (تحقیق ماللهند ص 105 س 8). || نام یکی از کتب نحوی و ادبی براهمه . (تحقیق ماللهند ص 65 س 7
پله آس و ملی زاندرلغتنامه دهخداپله آس و ملی زاندر. [ پْل ِ/ پ ِ ل ِ وَ م ِ ] (اِخ ) نمایشنامه ٔ غنائی شامل ده بخش و سیزده پرده . رساله ٔ مستخرج از درام موریس مترلینک به همین نام و موسیقی آن تصنیف کلود دبو می باشد (1902م .). این تصنیف به عل
جانگذارلغتنامه دهخداجانگذار. [ گ ُ ] (نف مرکب ) هرچه در قلب نفوذ کند.- ناله ٔ جانگذار ؛ ناله ٔ دل شکن . (ناظم الاطباء).