لغتنامه دهخدا
زبل الرخمه . [ زِ لُرْ رَ خ َ م َ ] (ع اِ مرکب ) سرگین مردارخوار . در اختیارات بدیعی آمده : سرگین مردارخوار چون دود کنند در شب زن بچه بیندازد و چون با زیت بیامیزند و در گوش چکانند گرانی زایل گرداند. (اختیارات بدیعی ). و در ذیل رخمه آمده : اگر زبل او در زیر زنان بخور کنند، بچه