فرهنگ فارسی عمید
۱. ویژگی آنچه با طلا اندود شده: کاغذ زرافشان.۲. [قدیمی] بافته شده با تارهای زر؛ زربافت.۳. [قدیمی] دارای نقشهایی از طلا.۴. (صفت فاعلی) [قدیمی] کسی که سیم و زر نثار میکند؛ زرافشاننده.۵. [قدیمی] زرافشانی و نثار کردن سیموزر: ◻︎ سران عرب را زرافشان او / سرآورد بر خطّ فرمان او