زیربنافرهنگ فارسی معین(بَ) [ فا - ع . ] (اِ.) 1 - مساحت ساختمان . 2 - زمینی که در آن ساختمان بنا شده است . 3 - اساس ، بنیان ، زیرساخت .
گشسب بانولغتنامه دهخداگشسب بانو. [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) نام دختر رستم ،زن گیو : و سیستان و خانه ٔ دستان و رستم همچنانکه اول بود باز فرمود کردن وزال را به خانه بازفرستاد با دخترانش زربانو و گشسب بانو. (مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به گشسب شود.
بانو گشسبلغتنامه دهخدابانو گشسب . [ گ ُش َ ] (اِخ ) نام دختر رستم زال باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ) (فرهنگ لغات شاهنامه ) (هفت قلزم ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرای ناصری ).نام دختر رستم زال و همسر گیو پسر گودرز است و پشنگ از وی تولد یافته است . گشسب مخفف گشنسپ است و گشنسپ مرکب از دو واژه است : گشن در
بانولغتنامه دهخدابانو. (اِ) رئیسه . و گمان میکنم از بان بمعنی حارس و حافظ و دارنده و امثال آن است و «واو» علامت شفقت یا تأنیث یا تصغیر است . (یادداشت مؤلف ). رئیسه . (یادداشت مؤلف ).زن . برابر آقا. خانم . خاتون . خاتون خانه . (فرهنگ رشیدی ) (فرهنگ جهانگیری ص 188<
رستملغتنامه دهخدارستم . [ رُ ت َ ] (اِخ ) پسر زال پهلوانی مشهور از اهالی زابلستان . (ناظم الاطباء). نام پهلوان داستانی ایران که جنگها و دلاوریهای او در شاهنامه آمده و او را رستم دستان و رستم زال نیز گویند. (از شعوری ج 2 ص 24)