زمانشکنیcrashingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای فشردهسازی زمانبندی پروژه از راه کاهش دیرش فعالیتهای برنامه و افزایش منابع مورداستفاده
هزینۀ زمانشکنیcrash costواژههای مصوب فرهنگستانهزینۀ انجام فعالیت براساس دیرش شکستۀ آن که، بهسبب افزایش منابع در زمانشکنی، در قیاس با هزینۀ عادی بسیار بیشتر است
اثر زیمانZeeman effectواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن هر خط طیفی اتمی یا مولکولی براثر میدان مغناطیسی ایستا به چند خط همفاصله تجزیه میشود
اثر زیمان مجذوریquadratic Zeeman effectواژههای مصوب فرهنگستانپدیدۀ شکافتگی خطوط طیف اتمها که متناسب با مجذور میدان مغناطیسی اعمالشده است
اثر زیمان وارونinverse Zeeman effectواژههای مصوب فرهنگستانپدیدۀ زیمانی که بهجای خطوط گسیلی در خطوط جذبی طیف اتمها دیده میشود
دیرش شکستهcrash duration, crash timeواژههای مصوب فرهنگستاندیرش جدید فعالیت در نتیجۀ زمانشکنی در مسیر بحرانی
هزینۀ زمانشکنیcrash costواژههای مصوب فرهنگستانهزینۀ انجام فعالیت براساس دیرش شکستۀ آن که، بهسبب افزایش منابع در زمانشکنی، در قیاس با هزینۀ عادی بسیار بیشتر است
هزینۀ زمانشکنیcrash costواژههای مصوب فرهنگستانهزینۀ انجام فعالیت براساس دیرش شکستۀ آن که، بهسبب افزایش منابع در زمانشکنی، در قیاس با هزینۀ عادی بسیار بیشتر است