لغتنامه دهخدا
زنگ بستن . [ زَ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) معروف است . (آنندراج ). پوشیده شدن فلز یا آئینه از زنگ . تشکیل یافتن قشری بر سطح فلزات بسبب تأثیر هوا یا رطوبت . رجوع به زنگ زدن شود. || در ولایت رسم است که چون شاطر یا پهلوان به کمال فن می رسد زنگ می بندد به خلاف هندوستان که شاطران اینجا