خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زهاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زهاب
/ze(a)hāb/
معنی
۱. زهآب؛ درز و شکاف باریک سنگ، چشمه، یا جوی که آب از آن تراوش کند.
۲. آبی که از درز سنگ یا زمین بیرون آید.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چشمه، چشمهسان
دیکشنری
drain, drainage, ooze, seepage, spring
-
جستوجوی دقیق
-
زهاب
واژگان مترادف و متضاد
چشمه، چشمهسان
-
زهاب
لغتنامه دهخدا
زهاب . [ ] (اِخ ) دشتی در مغرب کرمانشاهان . رجوع به «سرپل ذهاب » شود.
-
زهاب
لغتنامه دهخدا
زهاب . [ ] (اِخ ) نام رودی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رود زابات (زهاب کنونی ). (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1048). رجوع به همین کتاب ج 1 ص 144 و ج 2 ص 1094و 1392 و 1827 و مجمل التواریخ گلستانه ص 253 شود.
-
زهاب
لغتنامه دهخدا
زهاب . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان است که در شهرستان مشهد واقع است و 288 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
زهاب
لغتنامه دهخدا
زهاب . [ زَ ] (اِ مرکب ) تراویدن آب باشد از کنار رودخانه و چشمه و تالاب و امثال آن . (برهان ) (ازغیاث ) (از ناظم الاطباء) (از جهانگیری ). آبی که کناررود، چشمه ، تالاب و غیره تراوش کند. (فرهنگ فارسی معین ). در تداول امروزی ، آبی که از جایی زهد، یعنی ک...
-
زهاب
لغتنامه دهخدا
زهاب . [ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) چشمه ای که هرگز نایستد و پیوسته روان باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). چشمه ای که پیوسته روان باشد و هرگز نایستد . (فرهنگ فارسی معین ).
-
زهاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زاب› [قدیمی] ze(a)hāb ۱. زهآب؛ درز و شکاف باریک سنگ، چشمه، یا جوی که آب از آن تراوش کند.۲. آبی که از درز سنگ یا زمین بیرون آید.
-
زهاب
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمر.) 1 - آبی که از شکاف سنگ یا چشمه تراوش کند. 2 - چشمة جوشان .
-
زهاب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
drain, drainage, ooze, seepage, spring
-
واژههای مشابه
-
زهاب سازی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
drainage
-
acid rock drainage
زهاب اسیدی سنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زهابی اسیدی که از اکسایش طبیعی کانیهای سولفیدی موجود در سنگ در مجاورت هوا یا آب به وجود میآید اختـ . زاس ARD
-
acid mine drainage
زهاب اسیدی معدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آبی اسیدی که از معادن و باطلههای معدنی یا از مناطق حفاریشده خارج میشود اختـ . زام AMD 2
-
واژههای همآوا
-
ذهاب
واژگان مترادف و متضاد
رفت، گذشتن، ≠ آمدن، ایاب