ناباروری زهدانیuterine factor infertilityواژههای مصوب فرهنگستانناباروری زنان ناشی از وجود اشکالات کالبدشناختی در زهدان یا در درونزهلاد متـ . ناباروری رحمی
درونزهدانی 1intrauterine 2واژههای مصوب فرهنگستانویژگی آنچه در درون زهدان قرار دارد یا روی میدهد متـ . درونرحمی
دُشزایی گلوی زهدانیcervical dystociaواژههای مصوب فرهنگستاندشواری زایمان ناشی از انسداد مکانیکی دهانۀ زهدان
تلقیح درونزهدانیintrauterine inseminationواژههای مصوب فرهنگستانتلقیح مصنوعی که در آن زامۀ شستهشده مستقیماً ازطریق گردن زهدان به درون زهدان تزریق میشود
ناباروری زهدانیuterine factor infertilityواژههای مصوب فرهنگستانناباروری زنان ناشی از وجود اشکالات کالبدشناختی در زهدان یا در درونزهلاد متـ . ناباروری رحمی
دُشزایی گلوی زهدانیcervical dystociaواژههای مصوب فرهنگستاندشواری زایمان ناشی از انسداد مکانیکی دهانۀ زهدان
عقبماندگی رشد زهدانیintrauterine growth retardation, IUGRواژههای مصوب فرهنگستانرشد ناکافی جنین در رحم، ناشی از عوامل وراثتی یا بیماری مادر یا سوءتغذیۀ جنین، در نتیجۀ نارسایی جفت
مغتاطلغتنامه دهخدامغتاط. [ م ُ ] (ع ص ) زهدانی که بچه نیاورد. || هرچیزی که بار نیاورد. (ناظم الاطباء).
hysterogenicدیکشنری انگلیسی به فارسیهیستروژنیک، تشنج اور، حمله اور، موجب اختناق رحمی، حمله تشنجی، شبیه حمله، اختناق زهدانی
دُشزایی گلوی زهدانیcervical dystociaواژههای مصوب فرهنگستاندشواری زایمان ناشی از انسداد مکانیکی دهانۀ زهدان
ابزار درونزهدانیintrauterine device, IUDواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای به شکلهای گوناگون، از جنس پلاستیک یا فلز که برای پیشگیری از آبستنی در زهدان جاگذاری میشود متـ . درونزهدانی
تلقیح درونزهدانیintrauterine inseminationواژههای مصوب فرهنگستانتلقیح مصنوعی که در آن زامۀ شستهشده مستقیماً ازطریق گردن زهدان به درون زهدان تزریق میشود
عقبماندگی رشد زهدانیintrauterine growth retardation, IUGRواژههای مصوب فرهنگستانرشد ناکافی جنین در رحم، ناشی از عوامل وراثتی یا بیماری مادر یا سوءتغذیۀ جنین، در نتیجۀ نارسایی جفت