لغتنامه دهخدا
زیارتگاه . [رَ ] (اِ مرکب ) معروف . (آنندراج ). محل زیارت . جای زیارت کردن . (ناظم الاطباء). مزار. زیارتگه . زیارت جای .(یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زیارتخانه : بر سر دجله گذشته تا مداین خضروارقصر کسری و زیارتگاه سلمان دیده اند. <p class="aut