زیاگانfaunaواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ گونههای جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دورهای معین زندگی میکنند
مفصل زینیsaddle jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعـی مفصل زلالهای که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکانپذیر میسازد، مانند مفصل پایۀ شست
درزۀ اصلیmaster joint, major joint, main jointواژههای مصوب فرهنگستاندرزهای که گسترش بیشازحد میانگین داشته باشد
جان جانلغتنامه دهخداجان جان . [ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از روح اعظم است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جان جانها. (آنندراج ) : علم جان جان تست ای هوشیارگر بجویی جان جان را درخور است . ناصرخسرو.مکان علم فرقانست و
جان جهانلغتنامه دهخداجان جهان . [ ن ِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطابی است بمعشوقه : بس بناگوش چو سیماکه سیه شد چو شبه آن ِتو نیز شود صبر کن ای جان جهان . فرخی .بگشای بشادی و فرّخی ای جان جهان آستین خی کامروز بشادی فرارسید<
زیاگانشناسیfaunisticsواژههای مصوب فرهنگستانبررسی ترکیب گونههای جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دورهای معین زندگی میکنند
تاریخگذاری زیاگانیfaunal datingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری نسبی مبتنی بر مشاهدۀ تغییرات تکاملی در گونههای خاصی از پستانداران که درنهایت یک توالی گاهنگاشتی اجمالی از آن به دست میآید
روش همبود زیاگانیfaunal associationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش تاریخگذاری نسبی برمبنای همبود باستانشناختی موجود در بقایای گونههای جانوری منقرضشده
پردیس طبیعت،پارک طبیعتnature parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی که جاذبة اصلی آن گیاگان و زیاگان موجود در آن است
میانزیاگانmeiofauna, meiobenthos, meiobenthic faunaواژههای مصوب فرهنگستانجانوران کفزی که اندازۀ آنها بین ریززیاگان و درشتزیاگان است
گردشگری حیاتوحشwildlife tourismواژههای مصوب فرهنگستاننـوعی گردشگری که در آن گردشگـران برای مشاهده و مطالعه و شناخت زیاگان و گیاگان به گردش در زیستگاههای آنها میپردازند
زیاگانشناسیfaunisticsواژههای مصوب فرهنگستانبررسی ترکیب گونههای جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دورهای معین زندگی میکنند
کهنزیاگانarchaeofauna/ archeofaunaواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از بقایای جانوری که در یک بافت باستانشناختی مشخص به دست میآید