زیراساسsubbaseواژههای مصوب فرهنگستانلایه یا لایههایی از مواد مشخص با ضخامت معین که برای تقویت قشر اساس بر روی خاکریز یا بستر قرار میگیرد
زرسازلغتنامه دهخدازرساز. [ زَ ] (نف مرکب ) ترجمه ٔ صیاغ ... است . (آنندراج ) (بهارعجم ). زرگر. (ناظم الاطباء) : از آن زر می برد استاد زرسازکه با کفشیر پیوندد بهم باز.امیرخسرو (از آنندراج ).
زیرپوششsubcoverواژههای مصوب فرهنگستانزیرگردایهای (subcollection) از یک پوشش برای مجموعههای مفروض که خود یک پوشش آن مجموعه باشد
زیرشاسیunderframeواژههای مصوب فرهنگستانکل ساختار سازهای زیر کف شامل شاهتیر و تیرهای کناری و گهواره و تیرکها و دیگر اجزای آن که بوژی در زیر آن و پوشش کف واگن بر روی آن قرار میگیرد
اساس راهroadbaseواژههای مصوب فرهنگستانلایۀ اصلی توزیع بار که بر روی زیراساس و در زیر قشر اساس قرار دارد
خاکریز 2embankmentواژههای مصوب فرهنگستانقشری از خاک یا خاک شندار که بین بستر و زیراساس ریخته میشود
لایۀ تحکیمcapping layerواژههای مصوب فرهنگستانلایهای که برای استحکام بیشتر بستر و امکان متراکم کردن لایۀ زیراساس و همچنین لایههای روی آن ایجاد میشود
پوکۀ معدنیclinkerواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مصالح برای استفاده در زیراساس با حداکثر 50 میلیمتر ضخامت که خوب پخته و دانهبندی شده باشد