زیرِلبچسباکsublabial adhesionواژههای مصوب فرهنگستانچسبندگی یا اتصال نابهنجار مخاط زیرلبی به لب بالا و آرَکسازه
زیرلبلغتنامه دهخدازیرلب . [ رِ / رْ ل َ ] (ق مرکب ، اِ مرکب ) کنایه از سخن و خنده ٔپنهان و آهسته . گویند سخن زیرلب و خنده و تبسم زیرلب ... و در زیرلب نیز آمده ... (آنندراج ) : چون نشنوی که دهر چه گوید همی ترااز رازهای رب نهانک ب
خنده ٔ زیرلبلغتنامه دهخداخنده ٔ زیرلب . [ خ َ دَ / دِ ی ِ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خنده ٔ آرام . خنده ای که علت و موجب نفسانی او حاصل شود ولی اثر ظاهری آن آشکار نشود.
شباکلغتنامه دهخداشباک . [ ش ِ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) نام روزی (وقعه یی ) از روزهای عرب جاهلیت است . (از معجم البلدان ).
شباکلغتنامه دهخداشباک . [ ش ِ ] (اِخ ) نام جایگاهی است از طرف راست مصعد به مکه از سوی واقصه بطرف مغرب بر هفت میلی . (از معجم البلدان ).