ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
پیشاخطارearly warning, tactical warningواژههای مصوب فرهنگستاناعلام خطر رادار زمینی یا رادار پرنده و ایستگاههای شنود مبنی بر احتمال حملۀ هوایی یا موشکی دشمن از فاصلۀ دور
تابع ساختارstructure functionواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که تفاوت پراکندگی از هدف غیرنقطهای را با هدف نقطهای نشان میدهد و اطلاعاتی از ساختار هدف به دست میدهد
ساختار افقیhorizontal structureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ساختار سازمانی که زنجیرة مدیریتی در آن کاملاً تعریف نشده است و باتوجهبه نوع کارکرد تغییر میکند
ساختار الماسیdiamond structureواژههای مصوب فرهنگستانساختاری بلوری که در آن هر اتم در مرکز یک چهاروجهی قرار میگیرد و در رأسهای چهاروجهی هم اتمهای مشابه قرار دارند
ساختارحبابیlithophysaواژههای مصوب فرهنگستانساختاری توخالی و حبابمانند متشکل از پوستههای هممرکز فلدسپار قلیایی ریزبلورین و کوارتز و دیگر کانیها که در سنگهای آتشفشانی سیلیسی یافت میشود
تراوش 1percolation 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که مشخصة هستة یک ساختار را به کل آن ساختار گسترش میدهد
ساختار افقیhorizontal structureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ساختار سازمانی که زنجیرة مدیریتی در آن کاملاً تعریف نشده است و باتوجهبه نوع کارکرد تغییر میکند
ساختار الماسیdiamond structureواژههای مصوب فرهنگستانساختاری بلوری که در آن هر اتم در مرکز یک چهاروجهی قرار میگیرد و در رأسهای چهاروجهی هم اتمهای مشابه قرار دارند
ساختار انبوهشیaggregate structureواژههای مصوب فرهنگستانتودهای متشکل از دانهها یا بلورهای کوچک جداازهم که در زیر ریزبین/ میکروسکوپ قابل تشخیص هستند
ساختار اولprimary structure 1واژههای مصوب فرهنگستانتوالی ماندههای آمینواسیدی یا نوکلئوتیدی در یک بسپار
خُردساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانآرایش دادههای هر مدخل در مجموعههایی مانند فرهنگها و اصطلاحنامهها
تابع ساختارstructure functionواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که تفاوت پراکندگی از هدف غیرنقطهای را با هدف نقطهای نشان میدهد و اطلاعاتی از ساختار هدف به دست میدهد
ریزساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانسیماهای ساختاری سنگها که تنها با ریزبین قابل تشخیص باشد