ساختار ریزِ منابعresource breakdown structureواژههای مصوب فرهنگستانفهرست اجزای منابع پروژه در ساختاری سلسلهمراتبی که امکان تهیۀ گزارش و خلاصهسازی برنامهریزی منابع را از سطوح پایینتر به سطوح بالاتر فراهم میسازد اختـ . سارَم2 RBS
پیشاخطارearly warning, tactical warningواژههای مصوب فرهنگستاناعلام خطر رادار زمینی یا رادار پرنده و ایستگاههای شنود مبنی بر احتمال حملۀ هوایی یا موشکی دشمن از فاصلۀ دور
ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
منبعگانresource poolواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از منابع دسترسپذیر برای پروژه که در بالاترین سطح در ساختار ریز منابع قرار دارند
ساختاردیکشنری فارسی به انگلیسیanatomy, architecture, build, conformation, constitution, construction, fabric, formation, frame, machinery, makeup or make-up, organization, structure, system, texture
خُردساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانآرایش دادههای هر مدخل در مجموعههایی مانند فرهنگها و اصطلاحنامهها
تابع ساختارstructure functionواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که تفاوت پراکندگی از هدف غیرنقطهای را با هدف نقطهای نشان میدهد و اطلاعاتی از ساختار هدف به دست میدهد
ریزساختارmicrostructureواژههای مصوب فرهنگستانسیماهای ساختاری سنگها که تنها با ریزبین قابل تشخیص باشد