ساریساواژهنامه آزادکوشا، اسم کوهی در ترکیه، نام شهری باستانی در مجاورت رودخانه دجله، اسم دخترانه (کردی) داری ریشه عربی هندی به معنی نازک, زیبا ,نرم
شرساءلغتنامه دهخداشرساء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشرس . (اقرب الموارد). || زمین درشت و سخت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، شُرس . (اقرب الموارد). || ابر تنک سپید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ساختار ریزِ سازمانorganisational breakdown structureواژههای مصوب فرهنگستانفهرست اجزای سازمان پروژه در ساختاری سلسلهمراتبی که ارتباط بستههای کار را با مجریان سازمانی نشان میدهد اختـ . سارسا OBS