شارت و شورتلغتنامه دهخداشارت و شورت . [ ت ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) اشتلم . لاف و گزاف . هارت و هورت . دعاوی باطل . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شات و شوت شود.
شارت و شورت کردنلغتنامه دهخداشارت و شورت کردن . [ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) داد و فریاد راه انداختن . اشتلم و هارت و هورت کردن . لاف زدن . رجوع به شات و شوت کردن شود.