سارگاسلغتنامه دهخداسارگاس . (فرانسوی ، اِ) نوعی جلبک قهوه ای از تیره ٔ فوکاسه که در دریاهای مناطق انقلابی می روید.
شاراپیسلغتنامه دهخداشاراپیس . (اِخ )پرستشی که بر اثر اتحاد مذهب یونانیان و مصریان قدیم بکمک یکی از کاهنان مصر معاصر بطلمیوس اول (323 - 273 ق . م ) بوجود آمد. (از ایران باستان ج 1 ص <span class="
شراسلغتنامه دهخداشراس . [ ش ِ ] (ع مص ) مشارسة و با کسی در معامله سختگیری کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
شراسلغتنامه دهخداشراس . [ ش ُ / ش َرْ را ] (ع ص ) ارض شراس ؛ زمین درشت و سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).