ساریساواژهنامه آزادکوشا، اسم کوهی در ترکیه، نام شهری باستانی در مجاورت رودخانه دجله، اسم دخترانه (کردی) داری ریشه عربی هندی به معنی نازک, زیبا ,نرم
شرساءلغتنامه دهخداشرساء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشرس . (اقرب الموارد). || زمین درشت و سخت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، شُرس . (اقرب الموارد). || ابر تنک سپید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کردوئنلغتنامه دهخداکردوئن . [ ک ُ ءِ ] (اِخ ) ولایتی بسیار محدود در مکانی که امروز بهتان (بحتان ) و جزیره ٔ ابن عمر گویند. این ولایت را در قدیم قردو میگفته اند و مورخان یونانی کردوئن خوانده اند. در آن ولایت سه شهر بر روی دجله بود به نامهای ساریسا ، ساتلکا ، پینکا (فینک ). (از کرد و پیوستگی نژاد