سازواشلغتنامه دهخداسازواش . [ زْ ] (اِ) نام یکی از انواع گیاهان وحشی در لهجه ٔ مردم لاهیجان و لفمجان است . (فرهنگ گیلکی ستوده ).
سجوسلغتنامه دهخداسجوس . [ س َ ] (اِ) بلغت رومی اذخر است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به اذخر شود.