خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبال
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِ.) ج . سبلت ؛ موی پشت لب مرد.
-
واژههای مشابه
-
سبال زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کنایه از: استهزا کردن .
-
سبال مالیدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) کنایه از: لاف زدن ، ادعا کردن .