فرهنگ فارسی عمید
۱. آنکه جامۀ سبز در بر کرده باشد: ◻︎ سبزپوشی چو فصل نیسانی / سرخرویی چو صبح نورانی (نظامی۴: ۶۸۵)، ◻︎ سبزپوشان خطت برگرد لب / همچو حورانند گرد سلسبیل (حافظ: ۱۰۱۹).۲. [مجاز] درخت پوشیده از برگ سبز۳. [مجاز] زمین پوشیده از گیاه و سبزه.⟨ سبزپوشان بهشت: [قدیمی، مجاز] فرشتگان و پا