خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبیوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سبیوش
/sebyuš/
معنی
= سپیوش
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبیوش
لغتنامه دهخدا
سبیوش . [ س ِ ] (اِ) تخم اسبغول است که بعربی بزرقطونا گویند. (برهان ) (آنندراج ) : هر کس که تشقق بزبانش باشدتشویش بهر سخن از آنش باشدباید که کتیره در لباب سبیوش حل کرده مدام در دهانش باشد.یوسفی طبیب (از آنندراج ).
-
سبیوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sebyuš = سپیوش
-
جستوجو در متن
-
سپیوش
لغتنامه دهخدا
سپیوش . [ س ِ ] (اِ) اسفرزه ،و تخم اسپغول . (ناظم الاطباء). رجوع به سبیوش شود.
-
فسلیون
لغتنامه دهخدا
فسلیون . [ف َ ] (معرب ، اِ) به یونانی تخمی است که سبیوش و بذرقطونا باشد. (برهان ). اسفرزه . (فرهنگ فارسی معین ).
-
بشولیون
لغتنامه دهخدا
بشولیون . [ ب ِ /ب ُ ل ِ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی بذرقطونا را گویند که سبیوش باشد. (برهان )(آنندراج ). بزرقطونان است . (اختیارات بدیعی ) (بحر الجواهر) (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). مأخوذ از یونانی ، اسفرزه و بزرقطونا. (ناظم الاطباء)...
-
سیبوسن
لغتنامه دهخدا
سیبوسن . [ س َ ] (اِ) در مجمع الفرس سروری به معنی اسبغول و اسفیوش آمده و آنرا به عربی بذر قطونا خوانند. (برهان ) (آنندراج ). سبیوش . اسپیوش . اسفرزه . اسپرزه . رجوع به اسپرزه شود.
-
سابوس
لغتنامه دهخدا
سابوس . (اِ) اسبغول و بزرقطونا را گویند، و آن تخمی است معروف . (برهان ) (آنندراج ). اسبغول . (سروری ) (رشیدی ) (مؤید الفضلاء) (شعوری ). سبیوش . (رشیدی ). این دانه را در تداول مردم اسپرزه ، و به عربی بقله ٔ مبارکه ، به یونانی پسیلون و بترکی قارنی یار...