لغتنامه دهخدا
شتوة. [ ش َت ْ وَ ] (ع اِ) یک نوبت شتو. (از اقرب الموارد) (محیط المحیط). رجوع به شتو شود. || و بنا بر قولی مفرد شتاء یا به معنی خود شتاء باشد و نسبت به آن شتوی است . (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).- صاحب الشتوة ؛ آنکه در زمستان بدوپناه برند. (ا