سوتامفرهنگ فارسی عمید۱. کم؛ اندک: ◻︎ آنچه کردهست و آنچه خواهد کرد / سختم اندک نماید و سوتام (فرخی: ۲۲۹).۲. کوچک.۳. ناقص.
عجب آمدنلغتنامه دهخداعجب آمدن . [ ع َ ج َ م َ دَ ] (مص مرکب ) به شگفت آمدن . تعجب کردن . به شگفت ماندن : سختم عجب آید که چگونه بردش خواب آن را که به کاخ اندر یک شیشه شراب است . منوچهری .عشق پیرانه سر از من عجبت می آیدچه جوانی تو که
سوتاملغتنامه دهخداسوتام . (ص ) هر چیز کم و اندک و به عربی قلیل خوانند و بزبان طوسی به معنی کوچک و اندک و ناقص آمده است . (برهان ). سخت اندک . (از فرهنگ رشیدی ) : آنچه کرده ست زآنچه خواهد کردسختم اندک نماید و سوتام . فرخی .با گور و آ
سخت آمدنلغتنامه دهخداسخت آمدن . [ س َ م َ دَ ] (مص مرکب ) ناگوار آمدن . دشوار آمدن : و اسکندررا این پیغام سخت آمد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 57). برادران یوسف را سخت آمد گفتند اندیشه کنیم که یوسف را در چشم ایشان خوار کنیم . (قصص الانبیاء ص
کوچگهلغتنامه دهخداکوچگه . [ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) کوچگاه : از آن کوچگه رخت پرداختندسوی کوچگاهی دگر تاختند. نظامی .در کوچگه اوفتاد رختم چون سست شدم مگیر سختم . نظامی .در عالم اگرچه سست خیزیم در کوچ