لغتنامه دهخدا
سرائر. [ س َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ سریرة. پنهانیها و رازها. (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ سریرة، راز. (دهار) (منتهی الارب ). || در اصطلاح عرفاء سرائر، افنای سالک است در حق و در حال و وصول تام . و نیز گفته شده است از اسمای الهیه است که بَواطن اکوان است . (از فرهنگ مصطلحات عرفاء سجادی ).<b