سرایند بستکpacket headerواژههای مصوب فرهنگستاندر شبکههای دادهای، مانند اینترنت، بخش آغازین یک بستک که جریانهای دادهای دارای مبدأها و مقصدهای مختلف را تشخیص میدهد و مسیردهی را ممکن میکند
شارانتلغتنامه دهخداشارانت . (اِخ ) نام یکی از ایالات غربی فرانسه که مرکز آن شهر آنگولم است . دارای 3 آروندیسمان ، 29 کانتن و 426 کمون میباشد. 313000 تن جمعیت د
شارانت سفلیلغتنامه دهخداشارانت سفلی .[ ت ِ س ُ لا ] (اِخ ) نام یکی از ایالات غربی فرانسه که مرکز آن شهر لاروشل است . دارای 4 آروندیسمان ، 40 کانتن و 482 کمون میباشد. 41780
سرایندهلغتنامه دهخداسراینده . [ س َ ی َ دَ / دِ ] (نف ،اِ) نغمه کننده . (غیاث ). خواننده . مغنی : سراینده باش و فزاینده باش شب و روز با رامش و خنده باش . فردوسی .یکی گنج ویژه به درویش دادسراینده ر
سرایندهفرهنگ فارسی عمید۱. شاعر.۲. سرودگوی.۳. سرودخوان: ◻︎ من که سرایندۀ این نوگلم / باغ تو را نغز نوا بلبلم (نظامی۱: ۱۹).۴. گوینده.
دادههای کاربرuser dataواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از پیام که حاوی دادههایی برای کاربر است، نه اطلاعات فرعی مانند اطلاعات سرآیند یا میدان واپایش
زیرخوردلغتنامه دهخدازیرخورد. [ خُرْ ] (اِ مرکب ) نام پرده ای از موسیقی که در آخر شب سرایند. (غیاث ). رجوع به زیرخرد شود.
پایهبارpayload 1واژههای مصوب فرهنگستاندادههای کاربر که در مدار یا شبکه حمل میشود و از اطلاعات نشانکدهی/ سیگنالدهی و واپایش و سرایند جداست
سازوکار واپایش دسترسیaccess control mechanismواژههای مصوب فرهنگستانمیدانی متشکل از یک هشتتایی، یعنی هشت بیت، در سرایند قابک شبکههای داخلی حلقوی
زیربزرگلغتنامه دهخدازیربزرگ . [ ب ُ زُ] (اِ مرکب ) نام پرده ای از موسیقی که در نیمه شب سرایند. (غیاث ) (از آنندراج ). رجوع به زیربزرگان شود.
سرایندهلغتنامه دهخداسراینده . [ س َ ی َ دَ / دِ ] (نف ،اِ) نغمه کننده . (غیاث ). خواننده . مغنی : سراینده باش و فزاینده باش شب و روز با رامش و خنده باش . فردوسی .یکی گنج ویژه به درویش دادسراینده ر
سرایندهفرهنگ فارسی عمید۱. شاعر.۲. سرودگوی.۳. سرودخوان: ◻︎ من که سرایندۀ این نوگلم / باغ تو را نغز نوا بلبلم (نظامی۱: ۱۹).۴. گوینده.