خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرشار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سرشار
/saršār/
معنی
لبریز؛ پر؛ لبالب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آکنده، انباشته، پر، سیراب، فایض، فیض، لبالب، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی
دیکشنری
ample, brimful, fraught, full , lush, opulent, plenteous, plentiful, prodigal, profuse, rife, saturated, wealthy
-
جستوجوی دقیق
-
سرشار
فرهنگ نامها
(تلفظ: saršār) پر ، لبریز ؛ (به مجاز) مالامال و آکنده ، فراوان ، بسیار .
-
سرشار
واژگان مترادف و متضاد
آکنده، انباشته، پر، سیراب، فایض، فیض، لبالب، لبریز، مالامال، مشحون، ممتلی، مملو ≠ تهی
-
سرشار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) saršār لبریز؛ پر؛ لبالب.
-
سرشار
لغتنامه دهخدا
سرشار. [ س َ ] (نف مرکب ) از: سر + شار. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). لبریز، چه شار بمعنی ریختن است . (برهان ). لبریز و معنی ترکیبی آن از سر ریزنده است ، چه شار بمعنی ریختن باشد. و نظیر آن آبشار است و ظاهر است چون ظرفی بمال پر میشود آنچه در آن باشد ا...
-
سرشار
فرهنگ فارسی معین
(سَ) (ص مر.) لبریز.
-
سرشار
لهجه و گویش مازنی
sarshaar زن سلطه جو
-
سرشار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ample, brimful, fraught, full , lush, opulent, plenteous, plentiful, prodigal, profuse, rife, saturated, wealthy
-
سرشار
دیکشنری فارسی به عربی
ثراء , حي , مسرف
-
واژههای مشابه
-
سرشار از
دیکشنری فارسی به انگلیسی
pregnant
-
سرشار بودن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
brim, burst, overflow
-
سرشار شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
overflow
-
سرشار کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fill, flush, impregnate, inspirit, load, overflow, saturate
-
منبع سرشار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
mine
-
هوش سرشار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
genius