capitulate, defer, succumb
استسلم , شريب
inclination
غرق شدن، خم شدن، دولا شدن، سرفرود آوردن، خمیدن
خم شدن، خمیدگی، دولا شدن، سرفرود آوردن، خمیدن
منفجر شد، ریشخند کردن، سرفرود آوردن، بیشعور دانستن، ولگردی کردن
لوتینگ، ریشخند کردن، سرفرود آوردن، بیشعور دانستن، ولگردی کردن
stoops، خمیدگی، خم شدن، دولا شدن، سرفرود آوردن، خمیدن