سرنوشتلغتنامه دهخداسرنوشت . [ س َ ن ِ وِ ] (اِ مرکب ) حکم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد. (برهان ) (آنندراج ). قضا. قدر. نوشته : از این دو برون نیستش سرنوشت اگر دوزخ جاودان گر بهشت . اسدی .کیست کز سرنوشت طالع من <
سرنوشتدیکشنری فارسی به انگلیسیchance, destination, destiny, doom, fate, fortune, hap, lot, luck, necessity, portion, predestination, star
قدردیکشنری عربی به فارسیارزيابي کردن , تقويم کردن , تخمين زدن , قدرداني کردن (از) , تقدير کردن , درک کردن , احساس کردن , بربهاي چيزي افزودن , قدر چيزي را دانستن , قبلا انتخاب کردن , مقدر کردن , سرنوشت معين کردن
سرنوشتلغتنامه دهخداسرنوشت . [ س َ ن ِ وِ ] (اِ مرکب ) حکم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد. (برهان ) (آنندراج ). قضا. قدر. نوشته : از این دو برون نیستش سرنوشت اگر دوزخ جاودان گر بهشت . اسدی .کیست کز سرنوشت طالع من <
سرنوشتدیکشنری فارسی به انگلیسیchance, destination, destiny, doom, fate, fortune, hap, lot, luck, necessity, portion, predestination, star
سرنوشتلغتنامه دهخداسرنوشت . [ س َ ن ِ وِ ] (اِ مرکب ) حکم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد. (برهان ) (آنندراج ). قضا. قدر. نوشته : از این دو برون نیستش سرنوشت اگر دوزخ جاودان گر بهشت . اسدی .کیست کز سرنوشت طالع من <