سرچاهلغتنامه دهخداسرچاه . [ س َ ] (اِخ ) ده بارمعدن بخش سرولایت شهرستان نیشابور. دارای 1137 تن سکنه است . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
سرچاهلغتنامه دهخداسرچاه . [ س َ ] (اِخ ) ده پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. دارای 345 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه . محصولش غلات آبی و دیمی و ذغال چوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
سرچاهلغتنامه دهخداسرچاه . [ س َ ] (اِخ ) ده شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
سرچاهلغتنامه دهخداسرچاه . [ س َ ] (اِخ ) ده قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 228 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
شراحیلغتنامه دهخداشراحی . [ ش َ ] (ص نسبی ) نسبت به شراح که نام آبا اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
سیرگاهلغتنامه دهخداسیرگاه . [ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) محل تفرج و گشت و گذار. گذرگاه . تماشاگاه . (ناظم الاطباء).
شراحلغتنامه دهخداشراح . [ ش َرْ را ] (ع ص ) بیان کننده . (آنندراج ). شرح کننده . تفسیرکننده . شارح . (ناظم الاطباء).
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) بلوک سرچاهان از سردسیرات فارس میانه ٔ مشرق و شمال شیراز است ، درازی آن از حسن آباد تا گلخنگان شش فرسنگ ، پهنای آن از چنارناز تا حسامی چهار فرسنگ . محدود است از جانب مشرق و شمال به بلوک بوانات و از سمت مغرب به بلوک کمین و قونقری و از طرف جنوب به بلوک آ
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) رودخانه ای است آبش شیرین و گوارا از چشمه ٔ پاکت قونقری برخاسته دهات بلوک سرچاهان را آب داده در صحرای کویر فرومی رود. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانه ٔ جنوب و مشرق طارم . (فارسنامه ٔ ناصری ص 219). در پنج فرسنگی سلطانیه و در دامنه ٔ جبال طارم . (تاریخ مغول تألیف اقبال صص 39 - <span class="hl" dir=
سرچاه شورلغتنامه دهخداسرچاه شور. [ س َ ] (اِخ ) ده قیس آبادبخش خوسف شهرستان بیرجند. آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
cellarsدیکشنری انگلیسی به فارسیانبارها، انبار، سرداب، زیر زمین، جای شراب انداختن، گودال سرچاه، پیش چاه
سرچاه شورلغتنامه دهخداسرچاه شور. [ س َ ] (اِخ ) ده قیس آبادبخش خوسف شهرستان بیرجند. آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) بلوک سرچاهان از سردسیرات فارس میانه ٔ مشرق و شمال شیراز است ، درازی آن از حسن آباد تا گلخنگان شش فرسنگ ، پهنای آن از چنارناز تا حسامی چهار فرسنگ . محدود است از جانب مشرق و شمال به بلوک بوانات و از سمت مغرب به بلوک کمین و قونقری و از طرف جنوب به بلوک آ
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) رودخانه ای است آبش شیرین و گوارا از چشمه ٔ پاکت قونقری برخاسته دهات بلوک سرچاهان را آب داده در صحرای کویر فرومی رود. (از فارسنامه ٔ ناصری ).
سرچاهانلغتنامه دهخداسرچاهان . [ س َ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگ و نیمی میانه ٔ جنوب و مشرق طارم . (فارسنامه ٔ ناصری ص 219). در پنج فرسنگی سلطانیه و در دامنه ٔ جبال طارم . (تاریخ مغول تألیف اقبال صص 39 - <span class="hl" dir=
فیض آباد سرچاهلغتنامه دهخدافیض آباد سرچاه . [ ف ِ دِ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش خوسف شهرستان بیرجند که دارای 239 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).