سرکوبگر ایمنیimmunosuppressive, immunosuppressant, immunosuppressive drug, immunosuppressive agentواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که پاسخهای دستگاه ایمنی بدن را سرکوب میکند
رِنای ناقل سرکوبگرsuppressor transfer RNAواژههای مصوب فرهنگستانرِنان جهشیافتهای که یک رمزۀ بیمعنا را در یک رِناپ شناسایی و ترجمه میکند اختـ . رِنان سرکوبگر suppressor tRNA
درمان سرکوبگرانهsuppressive therapyواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از رواندرمانی که سازوکارهای دفاعی مُراجع را تقویت میکند و بیشتر بر سرکوب تجارب و احساسات تأکید دارد
سرکوبگر ایمنیimmunosuppressive, immunosuppressant, immunosuppressive drug, immunosuppressive agentواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که پاسخهای دستگاه ایمنی بدن را سرکوب میکند
رِنای ناقل سرکوبگرsuppressor transfer RNAواژههای مصوب فرهنگستانرِنان جهشیافتهای که یک رمزۀ بیمعنا را در یک رِناپ شناسایی و ترجمه میکند اختـ . رِنان سرکوبگر suppressor tRNA
سرکوبگر ایمنیimmunosuppressive, immunosuppressant, immunosuppressive drug, immunosuppressive agentواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که پاسخهای دستگاه ایمنی بدن را سرکوب میکند
رِنای ناقل سرکوبگرsuppressor transfer RNAواژههای مصوب فرهنگستانرِنان جهشیافتهای که یک رمزۀ بیمعنا را در یک رِناپ شناسایی و ترجمه میکند اختـ . رِنان سرکوبگر suppressor tRNA