کوسهنگریshark watching, shark tourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طبیعتگَردی که در آن گردشگران به تماشای نحوۀ زندگی و رفتار کوسهماهیها در مناطق خاص میپردازند
شرغ شرغلغتنامه دهخداشرغ شرغ . [ ش َ رَ ش َ رَ / ش َ ش َ ] (اِ صوت ) بانگ بهم خوردن دو چیز. (یادداشت مؤلف ). شرق شرق . رجوع به شرق شرق شود.
شرق شرقلغتنامه دهخداشرق شرق .[ ش َ رَ ش َ رَ / ش َ ش َ ] (اِ صوت مرکب ) نام آواز زدن سیلی های سخت پیاپی . نام آواز کوفتن در بسختی و پیاپی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شَرَق و شرغ شرغ شود.
سریکلغتنامه دهخداسریک .[ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . دارای 377تن سکنه و آب آن از رود آیدوغمش و محصول آن غلات ، بزرک ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4</sp
ژنسریکلغتنامه دهخداژنسریک . [ ژِ س ِ ] (اِخ ) نام پادشاهی از واندالها فاتح افریقا و مؤسس سلطنت وسیعی در آنجا و مخرّب یونان و روم . (428-477 م .).
سریکلغتنامه دهخداسریک .[ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه . دارای 377تن سکنه و آب آن از رود آیدوغمش و محصول آن غلات ، بزرک ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4</sp