خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سعد
فرهنگ فارسی معین
(سَ) [ ع . ] (ص .) مبارک ، خجسته .
-
واژههای همآوا
-
ثاد
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) نَم .
-
ساد
فرهنگ فارسی معین
(ص .) مخفُفِ ساده ، ناآمیخته ، بی نقش و نگار.
-
ساد
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) خوک نر، گراز.
-
ساد
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) 1 - سد کننده . 2 - استوار. 3 - راست گفتار.
-
جستوجو در متن
-
سعدین
فرهنگ فارسی معین
(سَ دَ) [ ع . ] (اِ.) دو سیارة سعد: زهره و مشتری .
-
فرارون
فرهنگ فارسی معین
(فَ) (ص .) 1 - مترقی ، پیش رو. 2 - خوب ، عالی . 3 - راست ، مستقیم . 4 - در اصطلاح نجوم به معنی سَعْد، اوج .