باجۀ خدمات مسافرتیimplant agencyواژههای مصوب فرهنگستاننمایندگی سفرگذاری که در محل سازمانی دیگر برای عرضۀ خدمات مسافرتی به کارکنان آن سازمان تأسیس میشود متـ . باجۀ سفرگذاری
خردهفروش گشتtour retailerواژههای مصوب فرهنگستانسفرگذاری که گشتها را مستقیماً به مشتریان نهایی میفروشد
گشتپرداز پذیرندهreceptive tour operator, incoming tour operatorواژههای مصوب فرهنگستانگشتپرداز یا سفرگذاری که تخصصش ارائۀ خدمات به بازدیدکنندگان ورودی است
گشتگذار زبانlanguage study tour provider, LSPواژههای مصوب فرهنگستانشخص حقوقی مانند مدرسه یا گشتپرداز یا سفرگذاری که برنامههای آموزش زبان و خدمات مرتبط با آن را به مشتریان خود ارائه میدهد
گشتپرداز محلیground operator, ground tour operatorواژههای مصوب فرهنگستانگشتپرداز یا سفرگذاری که مجموعهای از خدمات گردشگری مانند حملونقل بار و انتقال مسافر و بازدید از دیدنیها را برای گشتهای سفرگذاران دیگر فراهم میکند