لغتنامه دهخدا
سلامی . [ س َ ] (اِخ ) مولانا سلامی از اردبیل است پسر صدرالدین خان معصوم بیک بود و بتقطیع؟ و نزاکت بیشتر میل داشت تا به روستایی . با کمال آرایش در حاشیه ٔ مجالس شعرا حضور می یافت شعر میخواند. از قضا روزی با عده ای از شعرا بخصوص با مولانا حزینی گیلانی صحبت شاعرانه میکردیم . در