صلمونلغتنامه دهخداصلمون . [ ] (اِخ ) یکی از شجاعان داود. (کتاب دوم سموئیل 23:28) و در اول تواریخ ایام 11:29 عیلای خوانده شده است . (قاموس کتاب مقدس ).
صلمونلغتنامه دهخداصلمون . [ ] (اِخ )(سایه دار) کوهی است در حوالی شکیم که ابی مالک از آنجا شاخها برای آتش زدن برج شکیم قطع نمود (سفر داوران 48 و 49؛ کتاب مزامیر 68:14
باعزلغتنامه دهخداباعز. [ ع ِ ] (اِخ ) از اجداد سلیمان نبی علیه السلام . (از تاج العروس ). نسبت او[ سلیمان ] چنین است : سلیمان بن داودبن ایشابن عوفید و بقولی ابن عوفدبن باعز. و گویند بوعزبن سلمون بن نحشون ... (ترجمه ٔ مقدمه ٔ ابن خلدون ص 15</s