سنجابیانلغتنامه دهخداسنجابیان . [ س ِ / س َ ] (اِخ ) قومی است که از ملک ایشان سنجاب پیدا شود. (آنندراج ) (غیاث ) : کنم دست پیچی بسنجابیان زنم سکه بر سیم سقلابیان . نظامی .رجوع به سنجاب شود.
سگنجبینلغتنامه دهخداسگنجبین . [ س َ گ َ ج َ ] (اِ مرکب ) سکنجبین . (ناظم الاطباء). رجوع به همین کلمه شود.
دست پیچیلغتنامه دهخدادست پیچی . [ دَ ] (حامص مرکب ) مشت زدن . (ناظم الاطباء). پنجه کردن با کسی تازور و قوت او معلوم شود. (از آنندراج ) : کنم دست پیچی به سنجابیان زنم سکه بر سیم سقلابیان .نظامی (از آنندراج ).